درعصر قاجار رسم بر این بوده است که در خیابانهای تهران زنان از یک طرف و مردان از طرف دیگر عبور کنند. گاهی فریاد آمرانه ماموران نظمیه به گوش می رسید که می گفت . . .
واردات چای تا عصر قاجار کمابیش از هند و چین توسط بازرگانان صورت می گرفت اما در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود که وی مجوز کشت چای را در داخل ایران صادر کرد و در کمتر از ده سال چای به نوشیدنی اول مردم تبدیل شد و جای قهوه را گرفت.
تصویر به جا مانده بر روی تخته سنگهای دوره هخامنشی نشان می دهد که شباهتی بین پوشاک زنان و مردان پارسی وجود داشته است. زنان پارسی به جز لباس شبیه آنچه ملکه می پوشیده، لباس دیگری نیز داشته اند، پیراهن آنان پوششی ساده، بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه بوده که دامن از زانو به پایین شرابه هایی از مچ پا آویزان داشته، علاوه بر اینها زنان پارسی از چادر ...
تشکیل سازمان بر مبنای برخی مصلحتهای سیاسی از جمله ترس شاه از خواهر دوقلویش اشرف و نیز سرگرم ساختن او به امور سازمان جهت کاهش دخالتهای او در امور داخلی و خارجی کشور بود.
بر طبق این سنت، هیچ مردی حق ندارد از خانه خارج شود و اگر خارج شود زنان او را تنبیه می کنند. خود زنان وسائل و مایحتاج را تهیه و زندگی را اداره می نمایند.
این مادران و زنان و دختران محجوب ایرانی ناگهان نقابهای خود را پاره کرده تپانچه های خود را نمایش داده و قصد حتمی و ارده قطعی خود را چنین اظهار نمودند؛ اگر وکلای مجلس در انجام وظایف خود و و حفاظت از شرافت ملت ایران تردید کننند مردان و فرزندان خود را کشته و اجسادشان را در همین مکان خواهند انداخت.
پوشش زنان ایرانی در تاریخ را باید یکی از موضوعات جذابی دانست که همواره مورد بحث و بررسی در محافل گوناگون تخصصی و عمومی بوده است. در رابطه با این موضوع شخصیهای بزرگ زیادی نیز اظهار نظر نموده اند. ویل دورانت مورخ معروف اروپایی و نویسنده کتاب چند جلدی تاریخ تمدن در این رابطه دیدگاه خود را اینگونه بیان داشته است:
بارها شنیده ایم که مسئله حجاب بانوان ایرانی موضوعی است که سابقه آن به قبل از تشرف ایرانیان به دین مبین اسلام باز می گردد. بسیاری این ادعای خود را به نگاره های باقیمانده از دوران باستان مستند می کنند...
"ماری (لیدی) شیل" به نکته ای عجیب ولی در عین حال واقعی در رابطه با بیماری وبا در تبریز اشاره می کند. ایشان در خاطراتش می نویسد که به هنگام شیوع وبا موقعیت جالبی برای زن های طبقه ی اعیان تبریز به وجود می آید....
: قرار شد که من و مادرم و خواهرم شمس بدون چادر و حجاب در مراسم جشن فارغ التحصیلی دانشسرای تهران شرکت کنیم. در زمستان سال 1314 بود که مردم برای اولین بار روی ملکه ایران و دختران او را دیدند...
در شیراز یک ارمنی بود که «کمانچه» را بسیار خوب می نواخت از بخت بد آوازش به گوش شاه رسیده بیدرنگ به دربار فراخوانده شد تا بهترین کمانچه نواز قلمرو پادشاهی باشد.
انجمن مخدرات وطن یکی از انجمنهای زنان بود که در سال/ 1289ش /در تهران تأسیس شد و ریاست آن را زنی به نام بانو آغا بیگم عهده دار بود. از اهداف این انجمن دفاع از استقلال میهن، مخالفت با استقراض از بیگانگان، جلوگیری از خرید کالای خارجی، تبلیغ برای کالاهای داخلی از جمله پوشیدن لباس دوخت ایرانی با پارچه های ایرانی و ... بود. از دیگر کارهای مهم و قابل توجه ...
جالب آن است که سیاحان خارجی دقت زیادی در پوشش مردم ما می کردند و گزارش های متعددی در این زمینه در سفرنامه های خود به رشته تحریر در می آوردند. شرق شناسی بر همین اساس شکل گرفت...
بعد از ابروکشی نوبت به سرخاب و سفیدآب می رسید که بهترین این دو ، از تبریز و روستای سرخاب و اطراف آن می آمد و طرز استفاده از آن چنین بود که قبلا سفیدآب را چندین روز در کاغذ پیچیده جلوه راه زیر فرش می گذاشتند تا پرورده شود.
تاج السلطنه در کتاب خاطراتش در مورد یک تصنیف قدیمی {باجی مظفر} می نویسد : قضیه تصنیف باجی مظفر یا آبجی مظفر یک توطئه بود . توطئه برای امین السطانی که زن های ناصرالدین شاه فکر می کردند باعث و بانی مرگ شاه بابا بوده است .